ستاد اقامه نماز و شورای امر به معروف و نهی از منکر اداره کل تأمین اجتماعی فارس

سامانه ستاد اقامه نماز و شورای امر به معروف و نهی از منکر اداره کل تأمین اجتماعی فارس

ستاد اقامه نماز و شورای امر به معروف و نهی از منکر اداره کل تأمین اجتماعی فارس

سامانه ستاد اقامه نماز و شورای امر به معروف و نهی از منکر اداره کل تأمین اجتماعی فارس

سامانه ستاد اقامه نماز و شورای امر به معروف و نهی از منکر اداره کل تأمین اجتماعی فارس

بایگانی

بیشتر بدانیم

چهارشنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۷، ۱۱:۳۲ ق.ظ


 گسترش معروف‌ها و ارزش‌ها و جلوگیری از منکرها و ناهنجاری‌ها در جامعه اسلامی، وظیفه هر فرد مسلمان است و قوام جامعه دینی بر این دو فریضه استوار است.
آنچه در این باب شایسته توجه است عبارت‌اند از:
1- شناخت معروف‌ها و منکرها بر اساس شرایط زمان و مکان.
2- اولویت‌بندی معروف و منکر و جابجا نشدن مسائل اصلی و فرعی.
3- شیوه‌ها و روش‌های ارائه معروف و مبارزه با منکر.
 
تردیدی نیست که بسیاری از موضوعات در بستر زمان و مکان دگرگون شده و چه‌بسا ترک و یا انجام آن، منکر و معروف به شمار نمی‌رود. از سوی دیگر، معروف‌ها و منکرهای کلیدی را نباید به بهانه منکر و معروف‌های غیرکلیدی از یاد برد و موضوعات فرعی و اصلی را نباید با هم خلط کرد.
امام علی (ع) فرمود: «یستَدلُّ عَلَی إدبَارِ الدّوَل بِأَربَع تَضییع الأُصُولِ وَ التَّمَسُّک بِالغرورِ وَ تَقدِیم الأرَاذل وَ تَأخِیر الأَفَاضِل»؛ (1) نشانه و نماد شکست دولت‌ها و (ملت‌ها) چهار چیز است:
1- تباه ساختن (مسائل و موضوعات اصولی).
2- چنگ زدن به مسائل فرعی (و دست‌دوم).
3- پیش انداختن (و میدان دادن) به انسان‌های پست و نااهل.
4- کنار زدن (و میدان ندادن) به انسان‌های شایسته (و کاردان).
امام علی (ع) در این بیان شریف به چهار منکر اجتماعی کلیدی و بزرگ اشاره دارند که هر کدام می‌تواند جامعه را به‌سوی تباهی و سقوط سوق دهد.
آنچه مهم است آن است که باید به شیوه‌ها و روش‌های معقول و منطقی برای گسترش ارزش‌ها و پیشگیری از منکرها دست یافت و آنها را در عمل و عینیت جامعه به کار گرفت.
از امام حسن مجتبی (ع) پرسیدند: «مَا السَّدَادُ؟ راه و شیوه اصطلاح جامعه چیست؟» فرمود: «دَفْعُ الْمُنْکرِ بِالْمَعْرُوفِ.»(2)؛ جلوگیری از منکر به‌وسیله «گسترش» معروف.
یعنی در جامعه دینی آن‌قدر باید ارزش‌ها و معروف‌ها زیاد شوند و گسترش یابند که میدان برای عرض اندام و اظهار وجود منکرها و منکر آفرینان تنگ شود و شعاع و درخشندگی معروف‌ها به‌گونه‌ای باشد که تاریکی‌ها و نابسامانی‌ها زمینه و بستر حضور و بروز نداشته باشند.
در جامعه‌ای که بر اساس باورهای الهی شکل گرفته و شاکله آن در پرتو حاکمیت دینی پی‌ریزی شده است، شایسته نیست که فساد و تباهی، منکرها و مفاسد وجه غالب و پررنگ آن باشد؛ بلکه باید ارزش‌ها حرف اول را بزند و نمود و بروز معروف‌ها نسبت به منکر چشمگیر و رو به گسترش باشد.
شیوه‌ها و روش‌ها
ما در موارد اصلی و پشتوانه‌های معرفتی نقص و کمبودی نداریم، آنچه کاستی آن محسوس و روشن است، بسته‌بندی‌هاست؛ به دیگر سخن دشمنان متاع بی‌ارزش و تهی از حقیقت خود را با تبلیغ و رنگ و لعاب و شیوه‌های فریبنده به خورد مردم می‌دهند و فرهنگ ویرانگر و جامعه سوز خود را بر ملت‌های مسلمان تحمیل می‌کنند؛ اما ما مسلمانان با آن‌که متاعی گران‌سنگ و گران‌قدر از قرآن و اهل بیت (ع) در اختیار داریم، در ارائه و صدور آن به انسان‌ها نتوانسته‌ایم کامیاب و موفق باشیم.
ازاین‌رو ضرورت شناخت شیوه‌ها و روش‌های خردپسند و منطقی، برای گسترش معروف‌ها و جلوگیری از منکرها از اولویت دوچندان برخوردار است. در این مجال، به برخی از آنها اشارت می‌کنیم و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
نرم‌گویی
گفتن سخن حق یک حقیقت است، چگونه گفتن و پیام‌رسانی کردن واقعیتی دیگر. خدای متعال برای برداشتن منکر بزرگ و اصلی از مسیر جامعه انسانی؛ یعنی برای امر به معروف و نهی از منکر فرعون (آن طاغوت بزرگ زمان بنی‌اسرائیل)، به موسی (ع) آن پیامبر مقاوم و صبور و برادرش هارون می‌فرماید: «اذْهَبا إِلی فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغی فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیناً»؛ (3)؛ (برای اعلام رسالت و ابلاغ پیام) به‌سوی فرعون (ستمگر و طغیانگر) بروید و با او به‌گونه‌ای نرم و ملایم سخن بگویید.
فرعون مانند سنگی که در مسیر رودخانه قرار گرفته باشد و از آب بهره‌ای نمی‌برد و افزون بر آن عامل انحراف آب از مسیر اصلی نیز است، در برابر دعوت حق موسای کلیم و برادرش هارون قرار گرفته بود. این مانع باید از جلو راه معرفت بشری برداشته می‌شد تا حیات طیبه و زندگی سالم رخ بنماید، شیوه برداشتن آن را خدای متعال به موسی و هارون، نرم‌خویی و نرم‌گویی معرفی کرده است.
 
معلوم است که این شیوه و روش قرآنی و موسایی، ریشه در طبیعت و ساختار بشر دارد. چه‌بسا روش خشونت‌بار و چکشی و برخورد فیزیکی در همان لحظه و گام نخست پیام حق را زمین‌گیر کند و زمینه رساندن آن به گوش دیگران را از بین ببرد، لکن درست گفتن و توجیه منطقی در ابلاغ پیام، آن را تا اعماق جان‌ها و ژرفای دل‌ها به پیش ببرد.
زبان قوم نه زبان قم
برای برچیده شدن منکرها و گسترش معروف‌ها، باید مخاطب‌شناسی کرد و با هرکس در سطح خودش و با زبان خودش سخن گفت.
قرآن این نکته را به شایستگی و شفافیت یادآوری کرده است که: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ»؛ (4) هیچ پیامبری مبعوث نشده است مگر به زبان قوم (مخاطب خودش).
با زبان ویژه و با اصطلاح حوزوی و دانشگاهی و الفاظ پرطمطراق و دور از ذهن مخاطب، نمی‌توان آنان را به معروف‌ها دعوت کرد و از منکرها بازداشت.
به دیگر سخن، زبان قوم ملاک امر به معروف و نهی از منکر است، نه زبان قم. با یک جوان روستایی که گرایش به منکرات دارد و از معروف‌ها گریزان است، نمی‌توان با استدلال‌های حوزوی سخن گفت؛ بلکه او را باید با زبان خودش به‌سوی حق هدایت کرد و به راه آورد. از یک انسان بی‌سواد و یا کم‌سواد نمی‌توان انتظار یک انسان تحصیل‌کرده را داشت.
بنابراین، شیوه دعوت مردم به ارزش‌ها و نهی آنان از ضد ارزش‌ها، یک نوع هنر فاخر و عالی است که از هرکس ساخته نیست.
بسیارند کسانی که انبوهی از علم و معلومات‌اند؛ اما در جذب جوانان به معروف‌ها و دور ساختن آنان از منکرها توانایی و مهارت ندارند و چه‌بسا انسان‌هایی که با یک شیوه درست و منطقی و متناسب با سطح اندیشه مخاطب گمراه را به راه می‌آورند و با راستی و درستی، خود و دیگران را به صراط مستقیم رهنمون می‌شوند.
گفته‌اند که یکی از عرفای اهل دل در زمان ما که در بازار تهران حجره و مغازه داشت و با این شغل زندگی می‌کرد، در فرصت‌های مناسب به هدایت و تربیت انسان‌ها نیز همت می‌گماشت.
 شبی در بازار مغازه را بست و درآمد روزانه را با خود برداشت و به مقصد منزل حرکت کرد، در مسیر راه چند نفر جوان با زورگویی و قلدری راه را بر او بستند و گفتند آنچه امروز به دست آورده‌ای تحویل ما بده! آن پیر ره طی کرده به آنان گفت: بیایید به منزل من تا از شما پذیرایی کنم و پول را به شما دهم، آن رهزنان به همراه این پیر ره طی کرده به منزل او آمدند و در اتاق پذیرایی جای گرفتند، آن معلم وارسته در همان لحظه ورود بدون آن‌که از آنها جدا شود، پول‌ها را از جیب خود درآورد و جلو آنان گذاشت و گفت با یکدیگر تقسیم کنید. آن سه جوان راهزن گفتند: چرا این پول را در خیابان به ما ندادی و در منزل ما را فراخواندی و چیزی هم بر آن نیفزودی و به ما دادی؟ گفت: برای این‌که اگر در خیابان این پول‌ها را به شما می‌دادم، شما به‌عنوان سارق و راهزن بشمار می‌آمدید و این پول هم حرام بود بر شما و شما را جهنمی می‌کرد.
اما من دوست نداشتم شما جهنمی بشوید، می‌خواستم این مبلغ را در خانه‌ام به‌عنوان میزبان به شما بدهم تا برای شما حلال باشد و مایه ورود شما به آتش غضب الهی نشوم. آن سه جوان، هنگامی‌که این صحنه و برخورد را مشاهده کردند، گریستند و پول‌ها را هم پس دادند، گفتند: خواهش ما از شما این است که دست ما را بگیرید تا به کسب حلال دسترسی پیدا کنیم و از این جهنم خود ساخته خارج شویم. آن پیر آنان را به بازار برد و مشغول کسب‌وکار کرد و به‌تدریج آن سه جوان رهزن از معتمدان بازار تهران شدند.
این قصه واقعی اهمیت شیوه و روش نهی از منکر و امر به معروف را ترسیم می‌کند، با گزینش روش درست می‌توان به عمق جان‌ها راه پیدا کرد و منکرهای بزرگ را از جلو راه جامعه بشری برداشت، زبان جوان را شناخت و با همان زبان با او سخن گفت تا نتیجه مطلوب و مورد نظر را دریافت کرد.
 
خیرخواهی
قرآن کریم «خیر امت» شدن را درگرو خیرخواهی و دعوت به خیر از طریق امر به معروف و نهی از منکر می‌داند؛ یعنی در اجرای این دو فریضه الهی باید زبان نصیحت و خیرخواهی را به کار گرفت.
قرآن شعار پیامبران را «ناصح امین» معرفی کرده است؛ یعنی آنان هم خیرخواه بشریت بودند و هم امانت‌دار و امین.
اگر در روش دعوت ما، مردم احساس خیرخواهی کنند، دست از لجبازی و سرسختی برمی‌دارند و تسلیم حقیقت می‌شوند، چه بسیار ره گم‌کرده‌هایی که با زبان نرم و ملایم یک راهبر خیرخواه به راه آمدند و دست از تبهکاری و فرورفتن در لجنزار گناه برداشتند و خود هادی دیگران نیز شدند.
افزون بر آنچه به آن پرداخته شد، به سرفصل‌های دیگری در رابطه با شیوه امر به معروف و نهی از منکر می‌توان اشارت کرد:
- برخورد غیرمستقیم با گناه و گناهکار.
- بهره گرفتن از شیوه تدریج و گام‌به‌گام.
- تکرار و بازگویی یک حقیقت با زبان‌های گوناگون و در فرصت‌های پیش‌رو.
- تداوم و پیگیری در گسترش معروف‌ها و کنترل منکرها.
- تغافل در برخی از اوقات.
- استفاده کردن به‌موقع از اهرم ستایش و نکوهش.
- ترسیم کیفر منکرها و پاداش معروف‌ها برای مخاطبان.
- یادآوری نعمت‌ها برای پرهیز از ناسپاسی‌ها و نافرمانی‌ها.
- ارائه الگوهای برجسته و مورد قبول به افراد.
- میدان دادن به افراد منحرف برای تخلیه روحی و روانی.
- و ...
 گزیده سخن آن‌که در موضوع امر به معروف و نهی از منکر نمی‌توان از پیش نسخه پیچید و به سراغ مردم رفت؛ بلکه باید «طبیب دوار» بود که هر جا مریضی دید متناسب با شرایط و ویژگی‌های او به درمان او اقدام کند.
امامان جمعه به‌عنوان پدر مردم و روح شهر، شایسته است در گسترش معروف‌ها و جلوگیری از منکرها روش و شیوه‌ای را پیش گیرند که جاذبه در حد اعلا و دافعه در حد ضرورت را به دنبال داشته باشد.
گفتار و رفتار امامان جمعه می‌تواند جاذبه آفرین و یا خدای ناخواسته دافعه آفرین باشد و نگاه مردم به امام جمعه، نگاهی نورانی و معنوی است و او را پرتوی از ولی و ولایت می‌بینند.
انتظار آن است که ائمه محترم جمعه با صداقت؛ یعنی تطابق عمل با قول و رفتار با گفتار، الگوهای اصلی و قابل اقتدایی باشند که وجودشان در هر شهر و دیار مانع ورود اندیشه و رفتار اغیار شود.
شایسته است نماز جمعه و تمامی دست‌اندرکاران آن، نماد معروف در جامعه دینی باشند تا هرگونه منکری را از ساحت جامعه بزدایند و چهره جمیل اسلام و معارف دینی را به نمایش بگذارند./9314/ی۷۰۳/س
حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم یعقوبی، نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی و امام جمعه بجنورد
پی‌نوشت‌ها
1. غررالحکم/342.
2. بحارالانوار، ج 75، ص 102.
3. طه/43 و 44.
4. ابراهیم/4.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۶/۲۸
اداره کل تامین اجتماعی استان فارس اداره کل تامین اجتماعی استان فارس

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی